هراس
او رفته است
و همه چيز تمام شده است
مثل يک مهماني که به آخر مي رســــد
وتو به حال خود رها مي شوي
چرا غمگيني ؟
اين رسم زندگيست ...
وحشت از قصه که نه ، ترس ما خاتمه هاست
ترس بیهوده نداریم صحبت از خاطره هاست
صحبت از کشتن ناخواسته ی عاطفه هاست
کوله باریست پر از هیچ که بر شانه ماست
ما سرانجام ، سرانجام گرفتیم به هیچ ...
نظرات شما عزیزان:
|